آتیلا جانآتیلا جان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

ღ آتیلا جون ... ღ

نوشتن این وبلاگ از اولین نشانه های وجودت در دنیایمان آغاز شد

پایان یک سال دیگر

❤️ پسرکم سلام حال که هوای نوشتن به سرم زد خوب است برایت بگویم که بیشتر از یک ماه است که قرنطینه گی را تجربه میکنیم، ویروسی کشنده با نام کرونا از ووهان چین مهمان ایران مصیبت زده‌مان شده و حال نه چندان خوش مردمانش را ناخوش کرده، امروز آخرین روز از سال ۹۸ است که عجب سالی بود... نه سفره ی هفت سینی داریم، نه میهمانی نه برنامه ی سفری ... تنها یک چیز می ماند،امید.         امید به رسیدن سالی نکو که دلمان را روشنی بخشد، ما سالهاست که یاد گرفته ایم زیاده خواه نباشیم، به کمترین ها راضی باشیم و به بیشترین ها فکر هم حتی نکنیم... من هم همین کار را خواهم ...
29 اسفند 1398

۱۳۹۸

  بی مقدمه  در میان تمام این روزهای سخت و ناگواری ها، که زبان لال می‌شود از وسعت غم و اندوهش تنها چیزی که دلخوشم می‌کند روزنه ی امیدی ست که همواره با من بوده، و‌ تنها باوری ست که دوستش دارم... و چقدر با وجودش این روزها دل نگرانم از آینده ای که قرار است برایمان رقم بخورد به دست کسانی که جز دروغ و تزویر و ریا چیز دیگری در بساطشان نیست و اگر هم باشد جز برای اهل بیت شان نیست و بس... قول داده بودم ناگواری ها را یادداشت نکنم برایت ، بزرگ‌تر که میشویم غم و‌غصه ها اینقدر زیادند که دیگر جایی برای قصه ی غصه های مادر نمی ماند، امیدوارم تا بزرگ‌تر میشوی سرزمینی را که دزدان به خ...
30 دی 1398

يادداشت چندم

  د سلام آتيلاي عزيزم گفتني ها كم نيست ، زياد هم نيست مثل هميشه در دوسوي گفتني ها و نگفتني ها سر رشته كلام را در دست ميگيرم و شروع ميكنم به مرور خاطراتي كه شايد هيچ وقت نگفتم اشان... سن كه ميگذرد كم حرف تَر ميشوي و مني كه از ابتدا كم حرف تَر بودم حالا ديگر بي حرف شده ام... شده گاهي خوابي ميبيني كه درازاي آن تا شفق صبح ميرسد و بعد پشت سنگيني پلك هايت محو ميشود و ميرود ،و تو را در گمراهيِ رها ميكند ، و تو اورا در سياهي ، در پسِ پرده ي شب پنهان ميكني ... زندگي چيزي بيشتر از همان خواب نيست... و تو براي زندگي چيزي بيشتر از همان پرده ي سينما و فرصتي براي ظهورش نيستي... پ...
28 مهر 1398

1398/7/1

به سختي ميتوان فهميد دنيايي كه در آن زندگي ميكنيم واقعيست يا رويا... رويايي قابل لمس كه بيش از هر حقيقتي به جان و دلم مينشيند و روحم را جلا ميبخشد، حالا كه زينت بخش تمام ابعاد زندگانيم شدي، چه اهميتي دارد خواب باشم يا بيدار... من رويايِ تو را بيش از هر حقيقتي دوست ميدارم ... ...
2 مهر 1398

جشن الفبا

فرزند خوبم امروز برایت اینگونه دعاکردم! خدایا ! بجز خودت به دیگری واگذارش نکن! تویی پروردگار او! پس قرارده بی نیازی درنفسش ! یقین دردلش ! اخلاص درکردارش! روشنی دردیده اش! بصیرت درقلبش ! و روزى پر برکت در زندگیش. آمین   ...
8 خرداد 1398

١٣٩٨/٣/...

زندگي چيزي نيست جز زيبايي هايي به وسعت صدم ثانيه  تمام اين لحظه هاي زودگذر زماني قوام پيدا ميكنند كه به عظمت و بزرگيشان پي برده باشي...   ❤️❤️❤️ ...
4 خرداد 1398

1398/02/09

پسر عزيزم تولدت مبارك  بابت همه چيز ازت ممنونم... عمري طولاني و زندگي سرشار از خوشبختي داشته باشي بهترينم... دوستت دارم ❤️❤️❤️ ...
10 ارديبهشت 1398