❤️❤️❤️
ما دور نمای قصر عشق را در خاطره های پریشانمان ساختیم ساکت و خموش دوش به دوش دل سپردیم به پیچ و خم جاده ها تو صبـــــــور من نگـــــــران..... جاده ها ما را بردند تو همه شادی و عشق ..من سراپا سکوت... تو شکوه آوای ملکوت من لال و خموش و در این فکر، من کجا تاب جوانی باتو؟؟ تو دریای آرام و پرصدف با پاک ترین مروارید ها من رودی سرگردان و بی هدف ...فریاد میزنم بی صدا.... من کجا تاب پیوستن با تو؟؟؟تو بر فراز قله کمال... صاف و آرام...خوب و شیرین با ابهت ایستاده ای و مسیر بادهای مهربانی را تعیین میکنی من یکی کوهنوردی رنجور زمزم...
نویسنده :
ღ مامان شیماღ
10:20