بیوگرافی نی نی 1390
٢٨مرداد:جواب تست حاملگی مثبت در اومد
١٥شهریور:اولین سونوگرافی پیش دکتر منتظر
ساک حاملگی در ٥ هفتگی (این زیباترین جمله ای بود که تا بحال شنیده بودم و خبر از وجودت میداد)
٢٤مهر:دومین سونوگرافی پیش دکتر منتظر
"اولین باری که من و مرتضی صدای قلب نی نی رو شنیدیم‚ دو تا مونم حال عجیبی داشتیم.
صدای تپش قلب کوچولوش منو مست خودش کرده بود به تکرار اون لحظه تا بی نهایت آرزو داشتم.
زیباترین بود در تمام عمرم.
یه عکس خوشگلم ازش گرفتیم
مثل یه فرشته تو وجودمه.
نی نی خیلی شلوغی می کرد‚ دکترگفت:خدا کمکت کنه که خیلی بچه ی شلوغیه (١١هفتگی)
١٠آبان:سومین سونوگرافی پیش دکتر جلیلی(برای تعیین جنسیت)
دکتر گفت:احتمالا پسر(در١٣هفتگی)
٢٣ابان:چهارمین سونوگرافی پیش دکتر منتظر(١٥هفتگی)
همچی نرمال‚خودم یک کیلو کاهش وزن داشتم
١٢آذر:پنجمین سونوگرافی پیش دکتر جلیلی(برای تعیین جنسیت)
نی نی مون گل پسره(١٧ هفتگی)
در ١٨هفتگی:شروع تکان ها
٢٣آذر:ششمین سونوگرافی پیش دکتر منتظر(١٩هفتگی)
قلب نی نی : ١٤٨ ضربه در دقیقه
وزن: ٣٢٠ گرم
دکتر تمام اندامهای نی نی رو بهمون نشون داد‚من که نفسهام بند اومده بود
اشک چشمام وبغض گلومو گرفته بود.
مرتضی هم که نگو‚تا به حال این همه هیجان زده ندیده بودمش.
در٢١هفتگی:الان یک هفته ست که اسم نی نی رو آتیلا گذاشتیم.
١٧دی(شنبه):امروز سرویس خواب آتیلا جون و آوردیم‚اتاقش خیلی خوشگل شد(آتیلای من کاش بودی و میدیدی بابات چه هیجانی داشت و چطور چشم دوخته بود تختت باهات حرف میزد)
کاش زودتر بیای و جای خالیت رو تو تختت پر کنی.
دوستت داریم جوجو
٢٦دی:هفتمین سونوگرافی پیش دکتر منتظر(٢٤هفتگی)
من و ماما وشوهری باهم رفتیم اتاق معاینه.
ضربان قلب و گردش خون نرمال
آتیلا جون دیگه بزرگ شده و همه ی اندامهاشو نمیشه یه جا دید ‚ دکتر تک تک نشونمون داد.
در٢٧ هفتگی:شروع کمردردهای شدید
٣٠بهمن:هشتمین سونوگرافی پیش دکتر منتظر(٢٩هفتگی)
اکوی قلب و گردش خون نرمال
دکتر گفت:انشاا... ٨ اردیبهشت آتیلا جونو تحویل میده.
١٧اسفند:نهمین سونوگرافی پیش دکتر منتظر (٣٢هفتگی)
وزن نی نی:١٤٠٠ گرم
خودم نیم کیلو کاهش وزن داشتم
برای اولین بار قلب آتیلام و تو دستگاه سونوگرافی دیدم‚کوچولو بودو تند تند میزد
در ٣٢هفتگی:شروع تپش قلب و تنگی نفس
٢٣اسفند:چهارشنبه سوری(هفته ی٣٣)
آتیلای عزیزم این اولین چهارشنبه سوری ای بود که باهم گذروندیم‚بخاطر این که نترسی زیاد بیرون نرفتم ولی آخر شب من و تو و بابا جون سه تایی دست به دست هم از رو آتیش پریدیم.انشاا...سال بعد این موقع تقریبا ده ماه میشی. با اینکه نیومدی ولی از مامان بزرگ یه بولیز خوشگل کادو گرفتی″دستش درد نکنه“
آتیلای عزیزم چهارشنبه سوریت مبارک