happy birth day 1...
اژدها کوچولوی قهرمان:
گروه کنسرت تولدمون که از راست:
آرین جون -رادین جون و محمد رضا جون
هستن...
بفرمایید شام:
باقالی پلو با مرغ...
مرغ سوخای ریش ریش شده و ...
قارچ_فلفل دلمه_سیب زمینی یا چیپس خلالی_خیار شور_سس کچاپ و...
رولت ژامبون و ماست موسیر...
نان لواش نهارک_ژامبون گوشت یا مرغ-کنسرو سبزیجات_خیار شور_ماست موسیر
فیله ی ماهی و مرغ ...
زرده ی تخم مرغ_آرد سوخاری و یک دستگاه سرخ کن...
کشک بادمجان که همه بلدین...
سالاد سبزیجات و ژامبون و پنیر...
دسر کرم شکلاتی...
دسر کیک ژله...
اینم از لیست غذا ها واسه دوستهای گلم...
.
کیک اژدهایی اژدها کوچولو...
و...
هدیه ی بابا داریوش و مامان فرحناز
هدیه ی بابا جلیل و مامان والده...
هدیه ی خاله شادی -عمو علی و ویتامین خودم آرین جون...
هدیه ی عمو امین که از سفر چین ش واست آورده...
هدیه ی خاله کوچیکه تارا جون...
هدیه ی عمه...
هدیه ی من و بابا جون ...
و بقیه ی کادو ها که خیلی زیادن و امکانش نیست عکس همه رو بزارم
ممنون مهمونهای عزیزم...
مامان جون،میدونم بخدا جشن تولد تو باید خیلی با شکوه تر از این حرفها برگزار بشه
جشنی که زمین و زمان رو به پای کوبی دعوت کنه
جشنی که با حضور فرشته های آسمونی شور و شوق پیدا کنه...
با وجود ستاره ها و ماه و خورشید نورانی بشه...
جشنی که با غذا ها و میوه های بهشتی پذیرا باشه...
جشنی که مثل خودت از جنس نور و امید و سرزندگی و خدا باشه...
بازم شرمندم و خیلی دوست دارم...
.
.
.
پ.ن:میخوام تشکر کنم...
از مرتضی ...
میدونی چرا!؟
چون خیلی صبوره-خیلی آرومه_مهربونه_همیشه میخنده_دلش بزرگه_
دست و دلش بازه_خسته است اما پر انرژیه_آغوشش گرمه_چون دوسم داره ، دوست داره...
واسه ما هر کاری میکنه و خم به ابروش نمیاره...
بابایی مهربون مرسی که کلی واسه خوب برگزار شدن جشنمون زحمت کشیدی و خسته شدی...
قدرتو میدونیم ها...
.
.
.
بازم میخوام تشکر کنم...
از خواهرم شادی...
میدونی چرا؟
چون واقعا ی خواهره-یه دوست خیلی خوبه- یه همدم واسه درد دلام-یه جعبه ی سر بسته و قرص قرص
واسه همون چیزهایی که هیشکی نمیدونه_یه خاله ی خوب واسه تو که بزار بهت بگم اینقدر که دوست
داره هر بار نیگات میکنه چشاش پر از اشک میشه_خواهر من یه فرشته است که همه دوسش دارن
و من عاشقشم...
از شادی جون_شوهر گلش علی آقا و پسر ماهش که جونم آرین واسه همه زحمتهایی که تو این چند روز
کشیدن از زمین تا خدا ممنونم...
دوستون دارم...
آرین جونم...
(وبلاگ این فرشته کوچولو لینک شده)
بازم میخوام تشکر کنم...
از برادر شوهر عزیزم...
که همیشه پیشمونه_هیچ وقت تنهامون نمیزاره_با این که راهش از ما دوره ولی همیشه هست و منتظر یه
بهونست تا بیاد کنارمون_همیشه نگرانمونه_مثه ی برادر خوب واسه منه و خوب میتونه جای برادر نداشتم رو
واسم پر کنه_ی برادر خوب واسه من و مرتضی و ی عموی خوب و نمونه واسه تویه
همیشه تو فکر آینده ته_بیشتر از ما به فکر نباشه کمتر نیست...
و ما هممون خیلی دوسش داریم...
تو جشن تولدت هم خیلی زحمت کشید
مرسی عمو امین مهربون...
.
.
.
و ممنون از همه کسهایی که ما رو تنها نگذاشتن و پیشمون بودم...
.
.
.
بعدا نوشت:
راستی مامانی سال 91 سال اژدها بود....
از اونجایی که شما هنوز به شخصیت کارتونی خاصی علاقمند نیستی
بنابر این تو تولد یکسالگیت اژدها کوچولو شدی...
tavalodet mobarak eshghe man....